دیکشنری
داستان آبیدیک
quick in action
kwɪk ɪn ækʃən
فارسی
1
عمومی
::
جلد، چابك، فرز
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
QUICK AS A WINK
QUICK AS LIGHTNING
QUICK ASSETS
QUICK CHANGE
QUICK EAR
QUICK EARED
QUICK EN
QUICK ENING
QUICK ENTERPRISE VALUE ESTIMATE
QUICK EYED
QUICK FADING
QUICK FIRER
QUICK FREEZE
QUICK GRAVEL
QUICK GROWTH
QUICK IN ACTION
QUICK LIKE A BUNNY
QUICK LIME
QUICK MATCH
QUICK OFF THE MARK
QUICK ON THE DRAW
QUICK ON THE TRIGGER
QUICK ON THE UPTAKE
QUICK OR ACID TEST RATIO
QUICK PANEL
QUICK RELEASE DEVICE
QUICK RESPONSE (QR)
QUICK RESPONSE MANUFACTURING
QUICK SAND
QUICK SCENTED
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید